ینها ابزارهای نیرومندی در برابر کشورهای ضعیفی هستند که زمانی بخشی از شوروی بودند. هیچکدام از این کشورها سلاح هسته ای ندارند و بیشتر آنها به انرژی نسبتا ارزان روسیه متکی هستند. همه این کشورها اقلیت روس تبار دارند ؛ اقلیتی که زبان روسی حرف ميزنند ، به فرهنگ روسی برتر خود ميبالند و مدعی هستند که مورد تبعیض واقع شده اند. پوتین ميتواند برای مداخله بخصوص در کشورهای استونی، لتونی و لیتوانی در حوزه دریای بالتیک در هر زمانی که بخواهد از این اقلیتها استفاده کند. انضمام موفقیت آمیز شبه جزیره کریمه به خاک روسیه برای طرح های بلندمدت پوتین بسیار امیدوارکننده است و روشن است که او از همه قدرت خود از جمله نیروی نظامی برای بازسازی امپراطوری استفاده خواهد کرد. اکنون غرب تحت هدایت افرادی قرار دارد که نسخه های مدرنی از ˈنویل چمبرلینˈ (نخست وزیر اسبق انگلیس که در سپتامبر 1938 توافق مونیخ را با هیتلر امضا کرد) هستند. باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا تنها کسی که قدرت متوقف کردن پوتین را دارد طوری رفتار ميکند که چمبرلین در پیش او یک فعال ستیزه جو به نظر ميرسد. آمریکا ابزارهای لازم برای تامین انرژی مورد نیاز تمام کشورهای شوروی سابق را دارد. قدرت نظامی روسیه در برابر ناوگان و ارتش آمریکا ناچیز است. آمریکا ميتواند ظرف 24 ساعت نیروها و هواپیماهای خود را به اوکراین منتقل کند. با این حال اوباما هیچ اقدام قاطعی نمی کند . مشکل اوباما چیست؟ آیا ترس است یا بلاتکلیفی است؟ مشکل اوباما نوعی فلج اجرایی است در جایی که قاطعیت را ميطلبد. آشکار است که رئیسجمهوری آمریکا مشکلی اساسی دارد. در این حال ، پوتین که ریاست یک کشور درجه دوم با یک ساختار جمعیتی ضعیف و در حال افول را در دست دارد طوری عمل ميکند که گویی حاکم جهان است. متاسفانه هیچ صدایی مانند صدای چرچیل هم وجود ندارد که زنگ خطر را به صدا در آورد و جهان دموکراتیک را به عمل فرا بخواند.
نظرات شما عزیزان:
|